قالب وبلاگ خیابان های نورانی بخشی از دیالوگ های سریال مادرانه



همه چی از** لعیا زنگنه**

بیوگرافی و فیلم های لعیا زنگنه

اردلان: اگه میتونستم بر میگشتم

جوری می نوشتمش که دخترم صبح

روز شب قبلش که بهش اجازه دادم

ترکم کنه نیاد بیاد بگه بابا دوست دارم.

چند سالته تو؟! تا حالا چند بار بهم گفتی دوست دارم؟
رها: شما چند بار گفتی؟
اردلان: همیــشه... همــیـــشـــه...

حرف دل و که رو زبون غلتش نمیدن تا از سکه

بندازنش عزیزم، باید از کارام می فهمیدی، از بدو

بدو کردنام، می خوای به زبون بیارمش؟! باشه...

به زبون میارم... دخترم دوست دارم... رها دوست دارم...

رها جان بابا دوست داره... حالا میشه بمونی و ترکم نکنی پیشم بمونی، هان بابا؟؟

 


نظرات شما عزیزان:

مادرانه
ساعت18:43---5 آبان 1392
باشه میمونم آإه

mina
ساعت9:55---1 شهريور 1392
likee

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 26 مرداد 1392ساعت 18:51 توسط آرمان رستمی|


آخرين مطالب
» <-PostTitle->

Design By : RoozGozar.com